سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت ، فرمود : ] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست ؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است : نخست پشیمانى بر آنچه گذشت ، و دوم عزم بر ترک بازگشت ، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى ، و چهارم اینکه حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم اینکه گوشتى را که از حرام روییده است ، با اندوهها آب کنى چندانکه پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید ، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى ، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آنگاه أستغفر اللّه گفتن توانى . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 100 مرداد 28 , ساعت 9:18 عصر
شام غریبان 1400 + اعمال، معنی، آداب و فلسفه شمع روشن کردن

شام غریبان به غروب آفتاب روز عاشورا، شب یازدهم محرم و سوگواری این شب گفته می‌شود؛ سوزاندن خیمه های اهل بیت حضرت حسین بن علی(ع)، به اسیری گرفتن اهل بیت به وسیله لشکر یزید بن معاویه و نقش ویژه حضرت زینب (علیهم‌السلام) بعد از واقعه عاشورا در رهبری کاروان اسیران درون مایه این مراسم هست.

به گزارش ایمنا، شب یازدهم محرم را شب شام غریبان نام نهاده‌اند. در این شب، به گوشه‌ای از مصائب حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السّلام) اشاره می‌شود. 28 مرداد 1400 شام غریبان است.

شام غریبان در لغت و اصطلاح

یکی از معانی واژه غریب، دور افتاده از وطن است و گاهی برای کسی که بی یار و یاور مانده است نیز از واژه غریب استفاده می‌شود. شام غریبان نیز به معنای شب ِ مردم غریب و دورافتاده از یار و دیار آمده است.

در اصطلاح و در مرثیه‌های پارسی زبان‌، به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواریِ شبانه این شب گفته می‌شود.

اعمال شام غریبان

شام غربیان در واقع یک مجلس روضه است لذا دوستداران «سیدالشهدا (ع)» بعد از اسارت به یاد کاروان کربلا شمع روشن می‌کنند، ولی بهترین اعمال این است که به خواندن زیارت عاشورا بپردازند و همانند حضرت «زینب کبری (س)» نماز شب به پا داشته شود در عین حال بر عزای «اهل بیت (ع)» اشک ریخته شود.

تاریخچه عزاداری شام غریبان

این سوگواری، تا پیش از مظفرالدین شاه، در تهران رایج نبود و زیرا نوحه دسته گردانی شام غریبان به زبان ترکی هست، می‌توان حدس زد که این عزاداری همراه ترک‌ها با مظفرالدین شاه، به تهران آمده باشد؛ آنقدر که بزرگ‌ترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترک‌ها می‌گرفتند.

اتفاقات شام عاشورا

سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمه‌ها خارج کردند و خیمه‌ها را آتش زدند. در این موقع زنان فریاد می‌زدند و زیرا چشم شان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند.

عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین (ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان وی را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس پیش ابن زیاد ارسال کرد.

عمر سعد خویش با گروهی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر بعد از دفن کشتگان سپاه خویش، همراه اهل بیت امام حسین (ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.

عبور کاروان از قتلگاه

بعد از ظهر روز یازدهم محرم عمر بن سعد و یارانش در حالی که اجساد بی سر و مطهر امام (علیه‌السّلام) و یارانش را بر روی زمین رها کرده بودند، بانگ الرحیل سر داده و امام سجاد (علیه‌السّلام) را با همان حال بیماری، زنان و دختران و خواهران و اطفال سالار شهیدان را که امانت‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم) در میان امتش بودند در برابر دیدگان هزاران دشمن با رویی گشوده بر شترهای برهنه و بی‌جهاز سوار کردند و همانند اسیران در حالی که در اوج مصیبت و غم واندوه به سر می‌بردند به سوی کوفه حرکت دادند.

به دستور عمر بن سعد سپاه کوفه کاروان اسرا را از میان قتلگاه عبور دادند، البته در برخی از منابع آمده که عبور اسرا از میان قتلگاه به درخواست خود اسرا بوده است.

وقتی زینب (سلام‌الله‌علیها) از کنار قتلگاه برادرش می‌گذشت می‌گفت: «یا محمداه! یا محمداه! هذا الحسین بالعراء مرمل بالدماء مقطع الاعضاء. یا محمداه! و بناتک سبایا و ذریتک مقتله تسفی علی‌ها الصبا! یا محمداه! یا محمداه!؛ این همان حسین است زیر آسمان قرار گرفته و به خاک و خون آغشته و اعضایش قطعه‌قطعه شده است. یا محمداه! دخترانت اسیر گردیده، فرزندانت کشته شده‌اند، باد صبا گرد و غبارش را بر آنان می‌گستراند!» پس هر دوست و دشمنی به گریه افتاد! به طوری که زنان صیحه زده بر صورت‌های خویش سیلی می‌زدند.

بر اساس نقل مقاتل و منابع، دوست و دشمن از دیدن این ماجرا به گریه افتادند.

امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: هنگام عبور از قتل‌گاه، وقتی پیکر چاک‌چاک و غرقه در خون برادر و عموها و پدر خود را دیدم که چگونه بی‌سر افتاده و زیر سُمّ اسبان پایمال شده‌اند، بسیار منقلب شدم و بغض گلویم را گرفت به حدّی که نزدیک بود جان خود را از دست بدهم. امّا وقتی عمّه‌ام زینب (علیهاالسّلام) متوجّه حال من شد، فرمود: «ما لی اراکَ تَجودُ بِنَفْسِکَ یا بَقیَّةَ جَدّی وَ اَبی وَ اِخْوَتی؟ فَقُلتُ: وکَیْفَ لااجْذَعُ و اَهْلَعُ وَ قَدْ اری سَیِّدی وَ اخْوَتی وعُمومَتی و وَلَد عَمّی وَ اَهْلی مُضَرَّجینَ بِدِمائِهِمْ مُرمَّلینَ بالعَراءِ مُسَلَّبینَ لایُکْفَنُونَ وَلا یُوارُونَ، وَلایَعْرجُ عَلَیْهِمْ اَحَدٌ؛ ای یادگار جد و پدر و برادرانم! چرا با جان خود بازی می‌کنی و می‌خواهی جان خود را از دست بدهی؟» گفتم: چگونه با جان خود بازی نکنم و خود را از دست ندهم، در حالی که مشاهده می‌کنم مولایم، برادرانم، عموهایم، پسر عموهایم، و همه اعضای خانواده‌ام! در این بیابان به خاک و خون آغشته‌اند و بدن‌های آن‌ها برهنه و عریان روی زمین افتاده است و کسی آن‌ها راکفن نمی‌کند و به فکر دفن آن‌ها نیست.»

زینب کبر ی (علیهاالسّلام) به خوبی می‌دانست که بعد از سید الشهدا (علیه‌السلام) امام سجّاد (علیه‌السلام) است که وظیفه امامت امّت و بار سنگین ولایت بر دوش اوست، پس باید زنده بماند تا زمین از حجّت الهی خالی نماند.

آداب و رسوم شام غریبان

شام غریبان کم و بیش مانند یک مجلس روضه است، با این تفاوت که در این جلسه، چراغ روشن نمی‌کنند و با افروختن چند شمع، روشنی کمی به مجلس می‌دهند. دسته‌های عزادار، عَلَم و کتل برنمی‌دارند و زنجیر و سینه نمی‌زنند، بلکه با صفوفی نسبتاً منظّم به مجلس می‌آیند، با گریبان‌های باز و با سکوت و متانت، مهموم و مغموم حرکت می‌کنند یا می‌نشینند. سرانجام روضه‌ای خوانده می‌شود که بیشتر به وقایع شب یازدهم محرم سال 61 قمری و سرنوشت اعضای خاندان امام حسین (ع) مربوط می‌شود.

در این سوگواری از کودکان و نونهالان برای تمثیل واقعه عاشورا استفاده می‌شود. این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین (ع) و اسیران و کودکان بازمانده از کربلا است که در غروب عاشورا، بی‌پناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر می‌بردند.

در شام غریبان نوحه خود را آرام و بی‌سروصدا می‌خوانند. گاهی همه می‌نشینند و یک بند اشعار خود را نشسته می‌خوانند و بعد برای خواندن بند دوم بلند می‌شوند و در حال راه‌رفتن مصرع دوم را تمام می‌کنند و با این کیفیت افتان و خیزان وارد مجلس شده و خارج می‌شوند.

شام غریبان شعر

امروز پا به معرکه کربلا زدی
از صبح گریه کردی وناله ها زدی

من هر چه را شنیده ام آقا تو دیده ای
نالیده ای، خمیده ای وداغ دیده ای

دلواپسی به جوش دلت مثل خُم شده
شاید سه ساله عمه‌ی ناز تو گم شده

در بین دود و آتش صحرا چه می‌کنی
با ناله‌های زینب کبریی چه می‌کنی

امشب چقدر خسته ای و دل شکسته ای
امشب بداغ شام غریبان نشسته ای

گویا تو نیز سر بروی نیزه دیده ای
یا آنکه پابه پای یتیمان دویده ای

آیا به پای ناز شما خار رفته است
یا قاتلی بروی زمینت کشانده است

امشب کنار کشته ی مولا چه می‌کنی
با قامت خمیده ی زهرا چه می‌کنی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ